۱۴۰۴.۰۴.۲۵

چهارمین نشست کودک و نوجوان با رویکرد مخاطب و محتوا در سالن صفارزاده برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، علی باباجانی که نخستین سخنران این نشست بود گفت: وقتی شاعر می‌خواهد شعر بگوید با سه نوع مخاطب روبروست. اول منِ کمرنگ، دوم منِ ملی و پررنگ و سوم مخاطب جهانی و بین‌المللی. اولین مخاطب شعر خود من هستم و این منِ کمرنگ است که ممکن است شامل موضوعاتی مختص به خود باشد و ناشی از تجربه زیستی شاعر و آموخته‌هایش از محیط اطراف است. وقتی ما منِ کمرنگ سروکار داریم متوجه می‌شویم یکسری چیزهایی هستند که می‌توان با دیگری در میان گذاشت.

از ضرورت‌ها تا خلاهای شعر کودک و نوجوان

وی با معرفی مخاطب به عنوان مصرف‌کننده محتوا بیان کرد: باید از خود بپرسیم که دریافت‌کننده پیام ما چه کسی است، چه گروه سنی دارد، از چه قشری است یا در چه شرایطی زندگی می‌کند، چه باوری دارد و دغدغه‌ها و انتظاراتش چیست. ما با پاسخ دادن به این سوالات به شناخت بهتر از مخاب می‌رسیم.

این شاعر اظهار کرد: ما با دو کودک در زمینه شعر مواجه هستیم اول کودکِ درون و دوم کودکِ بیرون. وقتی ما با کودکِ درون ارتباط برقرار کنیم با نیازهای دوران کودکی آشنا شده و بر اساس آن شعر می‌گوییم و همین باعث پیوند با کودک امروز می‌شود. پیوند دو کودک درون و بیرون ما را به نیاز مخاطب می‌رساند.

وی ادامه داد: بر اساس دو رویکرد شعر می‌گوییم اول ارتباطی دوم رویکرد ادبی محض. شاعر تلاش دارد در رویکرد ارتباطی با مخاطب کودک ارتباط برقرار کند. رویکرد ادبی محض هم بیشتر در شعر بزرگسال پررنگ است و بیشتر به وجه ادبی شعر توجه می‌شود.

این شاعر در سخنانش از مخاطب رسمی و غیررسمی سخن گفت و افزود: بر اساس سیاست‌های دیکته شده ما مخاطب را سانسور کرده‌ایم و برای همین هم نوجوان ما را پس می‌زند. بحث دیگر پیوست فرهنگی و حمایت از شاعران است که به دلیل حذف یکسری جشنواره‌ها کار شاعر دیده نمی‌شود و همین دلسردی و بی‌انگیزگی بوجود آمورده است.

وی در پایان سخنانش از عدم تخصیص بودجه برای سبد فرهنگی و حمایت از نویسنده انتقاد کرد.

کبری بابایی شاعر کودک و نوجوان نیز درباره معیارهای انتخاب موضوع در شعر کودک و نوجوان اظهار کرد: در هر فعالیت برای کودک ونوجوان باید پدیدآورنده یک وظیفه دوگانه برای خود تعریف کند و آن نقش مربی است.

از ضرورت‌ها تا خلاهای شعر کودک و نوجوان

وی ادامه داد: مربی یعنی کسی که دغدغه و نیاز مخاطب را بشناسد و قلبش برای مخاطب بتپد. در این صورت او ترغیب به آموختن می‌شود تا آنچه مخاطب نیاز دارد را به او منتقل کند.

این شاعر در ادامه به اهمیت تجربه زیسته مربی شاعر اشاره کرد و افزود: وقتی نقش مربی را می‌گیریم آن وقت است که خود را هم اصلاح می‌کنیم یعنی مربی ممکن است غمگین باشد ولی غمش را طوری توضیح دهد که بچه‌ها آسیب نبینند یا ممکن است شاد باشد و این شادی را طوری منتقل کند که مخاطب دریافت جدیدی را تجربه کند. بر همین اساس این مربی است که تعیین می‌کند ادبیات چه تاثیری بر مخاطب بگذارد.

وی تاکید کرد: فکر می‌کنم اثر ادبی با استاندارهای قابل قبول اگر با چنین نگاهی تولید شود هم مخاطب و هم شاعر را اقناع می‌کند. مربی در جریان کار کودک و نوجوان تربیت می‌شود و مدام در حال به‌روز شدن است. حتی شاعر مربی در ارتباط با کودک و نوجوان می‌تواند آسیب‌های خود را کم کند فضایی برای حال بهتر مخاطب و نقش‌آفرینی در جامعه ایجاد کند و از سویی دیگر کار را برای خود لذت‌بخش کند.

ترجمه پل ارتباطی با ملت‌هاست

حمید هنرجو پژوهشگر و شاعر نام‌آشنای حوزه کودک و نوجوان نیز در بخش دیگر این نشست گفت: تربیت مخاطب مورد توجه نیست. اینکه از شعر من اشکالات فنی درآید مهم نیست چون توده جامعه آن را قرار نیست بررسی کند بلکه مسئله این است که گاه محصول دست مخاطب نمی‌رسد.

وی همچنین بیان کرد: غلبه ترجمه بر آثار تالیفی در هر جامعه مورد اشکال است ولی به نظرم ترجمه پل ارتباطی با ملت‌هاست. آثار از دیگر کشورها به دست ما می‌رسد ولی از این طرف چنین چیزی را شاهد نیستیم و ما هم پذیرش‌مان از آثار ترجمه‌ای بالاست. به همین دلیل با ورود رسانه‌های متعدد مخاطب آثار ترجمه‌ای را بیشتر می‌شناسد. از سویی دیگر وقتی از آثار داخلی استقبال نشود در پدیدآورنده  دلسردی ایجاد می‌شود.

از ضرورت‌ها تا خلاهای شعر کودک و نوجوان

این شاعر در خصوص عملکرد ناشران انتقاد کرد: ناشران اصلا دنبال آثار نوجوان نیستند چراکه به بازگشت سرمایه فکر می‌کنند بنابراین به آثار ترجمه روی می‌آورند. در مقابل هنرمند هم وقتی مشکل اقتصادی دارد نمی‌تواند اثری خلق کند و همه اینها به هم ربط دارند.

وی تاکید کرد: محور و مرجع امروز شاعر و نویسنده نیست. زمانیکه یک یا چند شعر و داستان زیاد می‌شود می‌بینیم که پدیدآورنده دنبال یک جریان بوده و به واسطه بزرگی آن جریان شاعر یا نویسنده دیده شده است.

این شاعر علت فاصله گرفتن برخی از نویسندگان و شاعران از خلق اثر را ناشی از عدم شناخت مخاطب، عدم مکاشفه و نوآوری دانست.

مهدی مردانی که دیگر شاعر حاضر در این نشست بود درباره عدم استقبال مخاطب کودک و نوجوان از شعر اظهار کرد: واقعیت این است که اصلا کودک و نوجوان را جدی نمی‌گیریم چه برسد به شعر و داستان کودک و نوجوان. این جدی نگرفتن بیشتر به لحاظ شخصیتی و معرفتی است.

از ضرورت‌ها تا خلاهای شعر کودک و نوجوان

وی در ادامه به حذف بخش شعر کودک و نوجوان در جشنواره شعر فجر انتقاد کرد و در ادامه عنوان کرد: ما دو مخاطب نوجوان داریم اول آنچه ما تصور می‌کنیم و دوم نوجوانی که در بیرون از تصور ما وجود دارد و واقعی است. نوجوان واقعی خط قرمزهایی برای خود دارد. او کتاب من را نمی‌خواند چون ما هنوز آن نوجوان را پیدا نکرده‌ایم و حتی گاه برای شناخت او مقاومت می‌کنیم.

مردانی افزود: ما لذت را به عنوان اصل اول در ادبیات و هنر فراموش کرده‌ایم.

وی همچنین به کپی رایت اشاره کرد و سپس به جدی نگرفتن حوزه شعر کودک و نوجوان پرداخت.

معصوم‌زاده که دیگر سخنران این نشست بود گفت: به عنوان یک شاعر نوجوان فکر میکنم ما مشکلی در شعر نوجوان نداریم و فقط مسئله این است که نوجوانان شعر نمی‌خوانند. شاید اگر اشعار در فضای مجازی وایرال شود آنها هم به شعر علاقه‌مند شوند.

در ادامه این نشست حامد محقق شاعر کودک و نوجوان مسئله ذائقه‌سازی جشنواره‌ها را مطرح کرد و سپس اظهار کرد: موضوع سفارشی کار کردن در ادبیات خیلی کاربرد ندارد مگر اینکه یک فرد بخاطر چاپ شدن کتاب و دیده شدن سفارشی کار کند. نکته دوم درباره اتفاقات جنگ و اینکه چقدر می‌توان درباره خشونت جنگ با بچه‌ها صحبت کرد.

وی ادامه داد: آنچه در شعر دفاع مقدس از نشان دادن خشونت رخ داد با آنچه بعد از حمله 12 روزه می‌بینیم متفاوت است. به عبارتی زمان وظیفه شاعر از گفتن خشونت را متفاوت می‌کند.

این شاعر همچنین با طرح بخش غیرمستقیم‌گویی نکات آموزشی به مخاطب کودک و نوجوان بیان کرد: ما اینقدر حواسمان به غیرمستقیم‌گویی پرت می‌شود که بعد از آن را فراموش می‌کنیم.

مخالف تلخ نوشتن هستم

خاتون حسنی نویسنده و شاعر گروه سنی کودکان گفت: ما باید خود را به کودک امروز نزدیک کنیم. ما به عنوان شاعر اگر گنجینه ادبیاتمان قوی باشد و شناخت کامل روی ادبیات کودک و روانشناسی کودک داشته باشیم وقتی حادثه‌ای رخ می‌دهد راحت‌تر بتوانیم برای بچه‌ها بنویسیم.

وی تاکید کرد: من معتقدم نباید دردناک بنویسیم و مخالف تلخ نوشتن هستم و حتی در زمینه جنگ باید طوری بنویسیم که آن موسیقی و آهنگ را هم داشته باشد.

کمال شفیعی پژوهشگر و مدیر دفتر ادبیات کودک و نوجوان مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری نیز در بخش دیگر این نشست گفت: ما تا وقتی به شکم بچه‌ها بیشتر از مغزشان فکر کنیم با معضل مواجه هستیم. ما اینجا یارانه را به ناشر می‌دهیم و آن هم کاغذ را می‌فروشد در حالیکه یارانه نباید به ناشر اختصاص یابد بلکه او باید کتاب را بفروشد.

از ضرورت‌ها تا خلاهای شعر کودک و نوجوان

وی ادامه داد: چه توقعی وجود دارد که شاعر و نویسنده باید روانشناس و جامعه‌شناس کودک باشد. ما بین یک جریان گسسته و پراکنده وجود داریم و نمی‌دانیم سیاست‌گذار کیست. هیچ کدام از نهادها هم شبیه هم نیستند و همسو با هم نیستند البته جز در موارد نادر.

اهمیت طراحی کتاب نوجوان

مدیر دفتر ادبیات کودک و نوجوان مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری تاکید کرد: ما کشوری شهودی هستیم یعنی شهودی حرف میزنیم و برنامه‌ریزی نداریم. ما اتفاقا نوجوان کتابخوان زیادی داریم ولی به شخصیت نوجوانمان توهین کرده‌ایم وقتی در قطع کتاب کودک یا با تصویرگری کودک کتاب چاپ می‌کنیم.

وی افزود: نوجوانی خود را بزرگسال می‌داند. نوجوانی یک دوره فراری است. از منظر روانشناسی دوره کوتاهی است که فرد خود جهان‌پنداری دارد. ما از مرگ و عشق نوشتن را برای نوجوان دریغ می‌کنیم. ما به نوجوان نیاموخته‌ایم که چه شعری را بخواند که شیفته شعر شود. برهمین اساس هم لازم است تا بسترسازی انجام دهیم و مربیان و شاعران دوره هم‌افزایی ببینند. همچنین ضروری است تا فضاهایی ایجاد کنیم که دولت کتاب کودک و نوجوان را مهم ببیند و حتی آن را به برخی بخش‌ها رایگان ارائه کند. همچنین لازم است ناشران جریان‌ساز مثل حوزه هنری و نشر مهرک کتاب‌ها را طوری طراحی کند که مثل کتاب بزرگسال تشخص داشته باشد.

وی در پایان سخنانش بیان کرد: لازم است که در مدارس سرمایه‌گذاری کنیم و شب شعر در مدارس داشته باشیم. ما وقتی زیرساخت‌ها را درست نکرده‌ایم به موفقیت نمی‌رسیم چون نمی‌دانیم برای چه کسی شعر می‌گوییم و کتاب برچه نیاز و ذائقه‌سازی تولید می‌شود. زمانی به جایگاه ادبیات تئوریک می‌رسیم که زیرساخت‌ها را درست چیده باشیم و همه اینها نیازی را مطالبه می‌کنند که نقد است و وقتی نقد شکل آکادمیک بگیرد خلاصه آن در سمینار و تیم پژوهش قابل احصاء است و نتیجه آن را می‌توان بررسی کرد.

بابایی که آخرین سخنران این نشست بود به لایه‌های پنهان شعر کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: وقتی اثر لایه پنهان دارد اثرش را در 20 سالگی مخاطب نشان می‌دهد. به عبارتی حتی وقتی مفهومی را به صورت غیرمستقیم منتقل می‌کنیم اثر خود را در سالها بعد خواهد گذاشت، البته اگر شعر شعریت خود را داشته باشد.

وی درباره پرداختن به موضوعات خشونت‌آمیز مثل جنگ بیان کرد: ما شاهنامه را داریم که اثری حماسی است بنابراین بخش حماسی‌گری را در شعر می‌توانیم داشته باشیم که خاص ادبیات ما باشد و به دنیا عرضه کنیم. حس حماسی می‌تواند با لایه پنهان و گاه به صورت مستقیم‌تر در آثار گنجانده شود.

بیشتر بخوانید:

«قِزل‌آهو» از رابطه دو ملت می‌گوید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha